مقاله اصلاح الگوی مصرف تحت فایل ورد (word)
مقاله اصلاح الگوی مصرف تحت فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله اصلاح الگوی مصرف تحت فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله اصلاح الگوی مصرف تحت فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله اصلاح الگوی مصرف تحت فایل ورد (word) :
اصلاح الگوی مصرف
به نظر می رسد که در انتخاب نامگذاری سال 88 خورشیدی ، توجه ویژه ای به بخش مصرف حوزه اقتصادی شده است. اما این پرسش مطرح است که چرا از مسایل مهمی که در حوزه مسائل و موضوعات اقتصادی از تولید تا توزیع تا مصرف وجود دارد، تنها بر مسایل مربوط به حوزه مصرف، توجه و تاکید ویژه ای با انتخاب نام سالی شده است؟
چه چیزی موجب شده تا رهبران کشور، مساله اصلاح الگوی مصرف را مهم تلقی کنند و بر بازسازی و اصلاح الگوی موجود مصرف در کشور تاکید نمایند و آن را به عنوان دغدغه دولت و ملت قرار دهند؟
به نظر می رسد که آن چه توجه رهبران و دولتمردان را به خود مشغول کرده و جلب نموده، وجود امکانات ، توانمندی ها و ظرفیت های بسیار است که کشور
از آن برخوردار می باشد ولی به سبب مصرف بی رویه و نادرست آن، به جای آن که در مسیر تمدن سازی و پیشرفت و شکوفایی اقتصادی کشور و جامعه قرار گیرد، به هرز می رود و تباه می شود. این مساله اختصاص به حوزه خاصی چون انرژی ندارد بلکه ه
مه حوزه را پوشش می دهد.
نگاهی به آمارهای رسمی و غیر رسمی کشور نشان می دهد که چگونه بسیاری از ظرفیت های کشوری به هدر می رود. از بخش انرژی گرفته تا بخش تغذیه تا بخش آب تا بخش استعدادهای درخشان و علمی ، تولیدات کشور چنان نادیده و هدر می رود که می توان با آن تمدن عظیمی و جهانی را پی ریخت. جالب این است که بخش عمده ای از مصرف بی رویه را می بایست در بخش دولتی دید. اگر بخش های خصوصی و یا عمومی، گرایش به مصرف بی رویه دارد، به سبب نادرستی الگوی مصرفی است که از طریق بخش دولتی به طور مستقیم و غیر مستقیم به جامعه القا می شود؛ زیرا چنان که در روایت درست و صحیح آمده است مردمان بر دین ملوک و رهبران خویش هستند و این دولت ها هستند که رفتار مردم را می سازند و تعیین جهت می دهند. بنابراین بخش دولتی، از مهم ترین بخش هایی است که نیا
زمند انتخاب و تعیین الگوی صحیح مصرف است تا بخش های دیگر با الگوبرداری و متاثر از آن در مسیر درست مصرف قرار گیرند.ارایه الگوی صحیح و اصلاح الگوی موجود مصرف، به معنای حفظ ، تقویت ، سامان دهی به ظرفیت ها و امکانات بی پایان کشوری است که می خواهد در دوره معاصر تمدن اسلامی را بازسازی و جامعه نمونه ای را برای ارایه به دیگر جوامع، معرفی کند. از این روست که از میان اصلاح الگوی تولید و توزیع و مصرف ، به اصلاح الگوی مصرف در بخش های دولتی و خصوصی و عمومی توجه داده شده است.
اما چرا سالی برای این مساله اختصاص و نامگذاری شده است؟ به چه علت و سببی نیاز است که بر این مساله تاکید شود و با چه روشی تاکید شود؟
غرقه سازی و افکار سازی
می دانیم که یکی از روش های اهتمام و توجه بخشی به چیزی، ایجاد دغدغه عمومی و متاثر ساختن افکار عمومی از راه غرقه سازی است. غرقه سازی جامعه در چیزی می تواند فرصت ها و امکانات را در جهت و مسیر مشخص و برنامه ریزی شده ای قرار دهد. اگر بتوان افکار عمومی را از طریق غرقه سازی درگیر کرد ، می توان امید داشت که دولت و ملت بتواند بر اساس برنامه مشخص و تعیین شده ای چون چشم انداز بیست ساله و یا تفکر تمدن سازی به اهداف خویش دست یابد. اما این زمانی ممکن و شدنی است که همه مولفه های غرقه سازی فراهم آید و همانند دوران جنگ و سازندگی هم و غم خرد و کلان جامعه از توده های مردمی تا رهبران و مسئولان دولتی شود.
بنابراین با غرقه سازی می توان افکار عمومی را سا خت و جهت بخشید. این همان کاری است که پیامبر گرامی(ص) در طول ماموریت بیست و سه ساله خویش انجام داد و همگان را با مساله تمدن اسلامی درگیر ساخت ، به گونه ای که هیچ حرکتی بیرون از دایره تمدن سازی صورت نمی گرفت. از این روست که در عصر نبوی ، قوانین و مقررات و دولت و نیز دولتمردسازی در راستای این هدف مشخص بوده است.
اصلاح در ساختار مصارف دولتی
چنان که گفته شد بخش دولتی مهم ترین و اساسی ترین بخش در حوزه مصرف است؛ زیرا بی گمان مهم ترین مصرف کننده منابع متعدد و متنوع کشور، دولت می باشد. چنان که دولت ، با اصلاح الگوی مصرف خود می تواند فرصت الگوبرداری را به دیگر بخش ها بدهد.
از این روست که در اسلام بر الگوی سازی رهبران و دولتمردان تاکید شده است و پیامبران و به ویژه پیامبر اکرم (ص)و اهل بیت (ع) به عنوان رهبران نظام ولایی اسلام ، به عنوان الگوهای کامل در همه حوزه ها معرفی و به جوامع بشری شناسانده شده است.
از این روست که حضرت یوسف (ع) برای مدیریت جامعه به ویژه برای مدیریت بحران و گذر از عقب ماندگی و خشکسالی و تهدید های جدی که نظام سیاسی بلکه اجتماعی جامعه مصر را تهدید می کرد ، خود مسئولیت مدیریت اقتصادی را در دست گرفت و با ارایه الگوهایی در تولید و توزیع و مصرف منابع کشوری و حتی حضور در بخش مدیریت به شکل عملی به عنوان امین و خزانه دار دولت و ملت کوشید ، تا جامعه ای نمونه ای را در مصر باستان معرفی کند.
از نظر اسلام و قرآن ، بخش های دولتی چون ملا(اشراف )که بزرگان و صاحبان نفوذ از جهت قدرت و امکانات مادی هستند ، با در اختیار داشتن بخش اعظم قدرت و ثروت می تواند هم مفید و سازنده باشد وهم موجبات تباهی و نیستی جامعه را فراهم آورد.
آنان به خود اجازه می دهند هر گونه که می خواهند سرمایه ها
ی جامعه را مصرف کنند. مصرف بی رویه و بی برنامه آنان است که ظلم و ستم را گسترش می دهد؛ زیرا اصولا خود مصرف بی رویه، نوعی ظلم و ستم در حق جام
عه ای است که مردمان بسیاری به لقمه ای برای سد جوع و رفع گرسنگی بدان نیازمند هستند. بر اساس این شیوه رفتاری نامتعادل و بیرون از دایره انسانیت است که خداوند در آیات 11 تا 13 سوره انبیاء ، اشراف و دولتمردانی را که رفتارهای ظالمانه و زیاده خواهانه دارند ، تمسخر و استهزا می کند؛ زیرا آنان مردمانی مترف و انسان هایی مستکبر هستند.(مومنون آیات 64 و 66 و 67)
در عصر پیامبر (ص) اشراف مکه و مدینه رفتاری بسیار زشت و زننده داشتند و در مدینه بود که برخی از ایشان اصحاب صفه که مردمانی فقیر و نادار بودند را تمسخر می کردند.(کهف آیه 28 و انعام آیه 52) همین دسته از اشراف بودند که در عصر حضرت شعیب (ع) با رفتارهای زیانبار اقتصادی تباهی را به جامعه ارمغان آوردند.(اعراف آیات 85 تا 93)
به هر حال، آن چه در وهله نخست بر دولت مردان است آن که رفتارهای اقتصادی خویش به ویژه دولتمردان و مسئولان کشوری را اصلاح کنند. کاهش از همایش های خودستایی و گردهمآیی های به ظاهر علمی و مهمانی های آن چنانی یکی از مهم ترین کاری است که می بایست در بخش اقتصادی دولتی و رفتار دولتمردان انجام پذیرد، زیرا مردم رفتارهای خویش را بر اساس رفتارهای دولتمردان ساماندهی و تنظیم می کنند و آنان الگوهای واقعی مردمان هستند.
اشراف به سبب موقعیت قدرت و ثروت گرایش شدیدی به فساد و افساد دارند(اعراف آیه 103) و جاه طلبی و حکومت خواهی آنان موجب می شود تا جنگ قدرت راه بیان
دازند.(بقره آیات 246 و 247) غرور و تفاخر (کهف آیات 32 تا 34) موجب می شود تا بینش دیگران را بی ارزش و پوچ شمارند و گرایش به کفر پیدا کنند.(اعراف آیات 66 و 75 و 76 و 90 و یونس آیه 75 و 78 و هود آیه 27 و سبا آیات 34 و 35 و 38) کوردلی و حق ناشنوایی نسبت به اصلاحات و آموزه های اصلاحی (اعراف آیات 59 و 60 و 64) آنان را به سوی فسق و فجور سوق می دهد که خود نوعی زیاده روی و افراط است. ( اسراء آیه 16)
به هر حال خصیصه اشرافگری افراط و زیاده روی است که در آیه 28 سور
ه کهف مورد تاکید قرار گرفته است. از این روست که بر دولتمردان و رهبران واقعی است تا جلوی گروه اجتماعی که در نهادهای قدرت و ثروت قرار گرفته اند کنترل و مهار کنند تا بیش از حد اندازه منابع ملی و مردمی را تباه نکنند و با سوء استفاده آن را به مصرف شخصی نرسانند کاری که در ییش تر موارد از آنان سر می زند.
روحیه اشرافی گری ، روحیه امتیازخواهی از دولت و دولتمردان است که در آیه 31 زخرف بدان اشاره شده است. بنابراین می بایست مواظب ایشان بود تا از موقعیت خود برای چپاول سرمایه های ملی استفاده نکنند. این همان رانت خواری است که در کشورهای مختلف به ویژه در حال توسعه و جهان سومی به شدت رواج دارد و منابع ملی را به غارت می برد.
ارایه الگوی صحیح مصرف ، به معنای ارایه الگوی مدیریت و نظارت در سرمایه ها و منابع ملی و توزیع و عرضه آن نیز می باشد که در آیاتی از جمله در داستان حضرت یوسف (ع) بدان اشاره شده است. بنابراین لازم است که با تهیه قوانین درست و به کارگیری درست و اعمال قانون از هر گونه سوء استفاده در بخش مدیریت دولتی جلوگیری شود که این خود یکی از منابع مهم افزایش ثروت و سرمایه ملی برای دست یابی به شکوفایی و پیشرفت اقتصادی است.
اشراف و صاحبان قدرت که اهل تقوا نباشند و به معاد چنان که بایسته و شایسته است ایمان و باور ندارند، گرایش شدیدی به توطئه و فریب افکار عمومی(مومنون آیات 23 و 33 و 34) و ایجاد جنگ روانی برای دست یابی به قدرت و ثروت بیش تر دارند. بر این اساس می بایست قدرت ایشان مهار شود و اجازه داده نشود تا با بهره گیری از رسانه ها(شعر و اخبار به ظاهر تحلیلی و دیگر ابزارهای قدرت نرم) افکار سازی کرده و مدیریت جامعه را در دست گیرند. تبلغیاتی که رسانه های انجام می دهند خود عاملی است تا مصرف به شکلی نادرست شکل گیرد و به جای آن که کالا و خدمات در راستای پیشرفت جامعه و شکوفایی اقتصادی آن باشد در مسیر سقوط و مصرف گرایی افراطی و نابودی سرمایه های فردی و جمعی و یا ملی قرار گیرد.
بهینه سازی مصرف در جامعه
از دیگر شیوه هایی که می بایست در جامعه مورد تاکید قرار گیرد، بهینه سازی مصرف منابع ملی و شخصی است. در آیات قرآنی بر این نکته توجه شده است که با سدسازی و بهره گیری درست از منابع آبی می توان به رشد و شکوفایی اقتصادی دست یافت.
این مطلب را می توان در گزارش قرآن از قوم سبا به دست آورد که آنان با ایجاد سد مارب و دیگر بندآب های کوچک و بزرگ و هدایت آن و نیز مدیریت آب و مصرف آن توانستند بوستان ها و گلستان های بسیار را ایجاد کرده و آبادی های و پردیس های چندی را پدید آورند.
تاکید بر مسایل محیط زیستی و دوری از اسراف و تبذیر به ویژه در مواد غذایی در راستای تامین امنیت غذایی جامعه از دیگر مواردی است که در آیات سوره یوسف به عنوان راهکاری عملی برای جوامع بشری گزارش شده است.
جامعه نمونه و آرمانی می بایست یاد بگیرد که از هر چیزی به درستی
بهره گیرد. بهره گیری درست از هر چیز در راستای کمالات فردی و جمعی بشر، همان مفهوم شکرو سپاسی است که خداوند از بشر خواسته است؛ زیرا بهره گیری درست و بهینه سازی مصرف موجب می شود تا انسان بتواند از همه امکانات و ظرفیت های برای دست یابی به خوشبختی و سعادت جمعی و تقرب الی الله و در نیتجه ربوبیت و خلافت الهی استفاده کند.
این در حالی است که هر گونه زیاده روی و مصرف بی رویه و نادرست می توان شخص یا اشخاص بلکه جامعه ای را دچار کمبود و بحران های چندی نماید که بحران اقتصادی و غذایی از جمله آنهاست. این بدان معنا خواهد بود که جلوی رشد و کمال بشریت راگرفته باشد.
به این معنا که اگر نجات جان کسی به معنای نجات بشریت است ، ایجاد بحران از طریق مصرف نادرست به معنای قتل و کشتن جامعه است. این گونه است که خداوند با انتقاد از دستاوردهای نادرست بشری در محیط زیست دریایی و خشکی از بشر می خواهد که با مصرف بهینه و درست چیزهایی که به عنوان نعمت ا لهی شمرده می شود ، خود را در مسیر محبوبیت و قرب الهی قرار دهند.
بیتردید هر مصرفکننده با توجه به تابع مطلوبیت و محدودیتهای بودجهای خود تصمیم میگیرد که چه چیز و با چه میزانی مصرف کند. حال اگر شاهد آنیم که در اقلامیاز کالاها عدم تعادل میان عرضه و تقاضا وجود دارد و این عدم تعادل هزینه هنگفتی را بر اقتصاد ملی تحمیل میکند، بیتردید باید اصلاح صورت گیرد و سیاستگذار این عدم تعادل را مرتفع کند. در این صورت با داده فرض شدن تابع مطلوبیت، سیاستگذار باید با اصلاح قیمت بر قیدهای بودجهای عاملان اقتصاد اثر گذارده و در جهت اصلاح الگوی مصرف و عدم تعادل در اقتصاد اقدام کند.
به عبارت دیگر، اگر مثلا در رابطه با میزان مصرف بنزین، برق، گاز و آب چنین معضلی وجود دارد، اتفاقا ایراد بر قیمتهای غیربازاری است که باعث میشود چنان قید بودجهای برای مصرفکننده ایجاد شود که بیشینهسازی مطلوبیت از راه مصرف بیحد و اندازه بگذرد و سرانه مصرف حتی چندین برابر کشورهای توسعه یافته باشد.چنین است که اگر کژی در مصرف مشاهده میشود، بیش از آنکه اشکال، امری سابژکتیو و درونی باشد که از نوع نگاه عاملان اقتصاد حاصل میشود، ایراد از دادههایی است که از سوی سیاست گذار به مصرفکننده میرسد. نمیتوان قیمتی پایینتر از بازار را به عاملان ارائه داد و از آن سو از آنان خواهش کرد که تابع مطلوبیت خود را با قیمتی دیگر حداکثر کنند که نتیجه آن مصرف کمتر باشد. این همان سرابی است که مخالفان بازار بارها و بارها به شوقش روان شدند و در آخر بدون رسیدن به نتیجه، تشنهتر از گذشته باز آمدند.
بر خلاف آنچه تصور میشود، اصلاح الگوی مصرف نه از طریق مداخله در تابع مطلوبیت بلکه با تغییر در محدودیتهای بودجه از طریق اصلاح قیمت به دست خواهد آمد.
چراکه تابع مطلوبیت امری درونی و خارج از دست سیاستگذار است و تازه اگر
هم به فرض محال تصور کنیم که میتوان بر آن تاثیر گذارد، غیر از این نیست که عملی شدن این تغییر در گرو شکسته شدن حریم خصوصی است. نه آنکه تابع مطلوبیت افراد در گذر زمان تغییر نکند، بل این تغییر به دست دولت انجام نخواهد پذیرفت و اصولا مسوولیتی برای دولت در این زمینه نمیتوان متصور بود.
بنابراین اگر سیاستگذاران دولت براستی خود را یکی از مخاطبان پیام «اصلاح الگوی مصرف» میدانند به جای آنکه تصور کنند میتوانند با تبلیغ و دستور که خود برای اقتصاد هزینهزا است، این مهم را انجام دهند، باید به حیطههای دیگری نظر کنند که مصرف نامطلوب به واسطه مداخله آنان بر ضد نظم بازار ایجاد شده است. بر هم زدن قیمتهای نسبی، منشا اصلی هدر شدن منابع است و حال که انگیزهای مضاعف برای اصلاح وجود دارد، بازگشت به تعادل بازاری میتواند این مفسده را از بین برد. اما مساله دیگری نیز در ارتباط با اصلاح الگوی مصرف وجود دارد. دولت در اقتصاد ایران خود بزرگترین مصرفکننده است و کاهش مصرف وی که با سیاست اصلاح الگوی مصرف همخوانی دارد، یکی از آن توصیههایی بوده است که اقتصاددانان بارها و بارها به دولت گوشزد کردهاند. کاهش مصرف دولت به معنای کاهش مداخله در اقتصاد است و متاسفانه دولتها در این جهت نتوانستهاند قدمیبردارند و هزینههای جاری دولت هر سال از سال قبل بیشتر بوده است. باشد که اینبار دولت، نه با تاسی به اقتصاددانان، بلکه با پیروی از الگوی امسال، قدمیبه سوی یک اقتصاد آزاد بردارد.
نگاهی اجمالی به الگوی مصرف از منظر قرآن
دین اسلام، دین اعتدال، میانه روی و دوری از افراط و تفریط است.
اسلام سعی می کند با برنامه های متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر امری مخالف است و آنرا برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر می داند.
در این مقاله نویسنده سعی کرده است که نگاهی گذرا و اجمالی به لزوم رعایت اعتدال و دوری از اسراف و بخل داشته باشد.
اینک مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
جایگاه و اهمیت کسب و کار حلال
در آیین اسلام، درآمدهای مشروع و کسب و کار و اموال حلال، جایگاه ویژه ای داشته و قرآن مجید آن را مایه قوام و هستی شخص و جامعه و مایه زینت و آرامش در زندگی این دنیا می خواند؛ آنجا که می فرماید: «ولاتوتواالسفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما;» (1) و در جای دیگری می فرماید: «المال و البنون زینه الحیاه الدنیا;» (2). قرآن افراد متمکن را که از طریق مشروع اموالی به دست آورده اند، افراد خوب معرفی می کند (3) و اساسا داشتن مال و تمکن مادی را نوعی امداد الهی به حساب آورده و عنایت و تفضل معبود را در حق بندگان خدا بیان می کند. رسول خدا (ص) مردانگی را در این دانسته اند که فرد مسائل و امور مادی اش را بهبود ببخشد (5) و امام صادق (ع) فرموده اند: «شایسته نیست کسی از تلاش مالی و مادی باز ایستد که در سایه آن می تواند آبرویش را حفظ کند و قرض هایش را بپردازد و به بستگانش کمک کند.» (6)
با توجه به آیات و روایاتی که در زمینه کسب و درآمد حلال و مشروع آمده است، می توان چنین بیان نمود که مال و ثروت نه تنها خوب است، بلکه هر مسلمان آگاه وظیفه دارد در کسب و تحصیل آن تلاش کند و خود و جامعه اش را در رشد اقتصادی یاری رساند. نظام اقتصادی اسلام هم که توجه به سعادت انسان را هدف اصلی خود می داند، استفاده عاقلانه از منابع طبیعی و امکانات خدادادی را در راه نیل به هدف مقدس خویش، مورد تاکید قرار داده است. الگوی مصرف در اسلام علاوه بر مخالفت با «اسراف» با پدیده ناشایست «تجمل گرایی» نیز به عنوان یک بیماری اقتصادی مقابله کرده است.
انسان نیازهایی دارد که با توجه به امکانات موجود به رفع آنها می پردازد و برای رسیدن به مقصود خود، در سایه فکر و تدبیر، روش های متعددی را به کار می گیرد. از دیدگاه قرآن، انسان موجود نیازمندی است که خداوند برای رفع نیازهایش زمین را برای او رام کرده و امکانات و منابع آن را در اختیار وی قرار داده تا مصرف کند. (7) قرآن با مطرح کردن مسئله اسراف و بیان مضرات آن و دعوت به اعتدال و میانه روی در تمام امور زندگی، در حقیقت بهترین الگوی مصرف را برای زندگی سعادتمندانه به آدمیان ارائه می دهد.
قرآن در آیات متعددی به بحث اسراف پرداخته و جنبه های مختلف این امر مذموم را بررسی کرده است. (8) آیاتی که اعلام می دارد خداوند اسراف و مسرفین را دوست ندارد، بیانگر این حقیقت است که اسراف موجب می شود تا شخص مسرف، با وجود دارا بودن همه فضایل اخلاقی و اعمال صالح، نتواند به مقام محبت و قرب الهی برسد. امام صادق (ع) در این باره فرمودند:«دعای چهار گروه مستجاب نمی شود، یکی از آنها کسی است که مالی داشته باشد و آن را ضایع کند و سپس از خداوند درخواست کند تا به او روزی عنایت کند. خداوند نیز در جواب می
فرماید: آیا به تو دستور میانه روی و اعتدال در مصرف نداده بودم؟» (9) امام عسگری (ع) نیز در نامه ای که برای یکی از شیعیان فرستادند، او را به توانگری بشارت داده و توصیه فرمودند: «بر تو باد به میانه روی و اعتدال و برحذر باش از اسراف؛ زیرا این عمل از کارهای شیطان است.» (10)
اسراف نکردن تنها در خوردن و آشامیدن نیست، بلکه موارد آن بسیار گسترده و همه جانبه است و طبق دستور قرآن اسراف نکردن و اعتدال و میانه روی در همه امورات زندگی، امری لازم و ضروری است. (11) روزی پیامبر اسلام (ص) از راهی می گذشت، ناگاه چشم حضرت به یکی از یارانش به نام «سعد» افتاد که در حال وضو گرفتن بود، ولی آب زیادی می ریخت. حضرت خطاب به او فرمود: ای سعد! چرا اسراف می کنی؟ سعد عرض کرد: یا رسول الله! در آب وضو نیز اسراف است؟ حضرت فرمود: بله اگر چه از آب جاری استفاده کنی! (12)
دوری از اسراف و رعایت اعتدال و میانه روی حتی شامل کارهای خیر نیز می شود. قرآن با صراحت تمام به پیامبر (ص) دستور می دهد: «و لاتجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسودا» (13) این آیه بخشش نامتعادل را مجاز نشمرده و آن را باعث حسرت و گرفتاری بخشنده می داند و در آیه دیگری پس از بیان نشانه های بندگان صالح و شایسته خدا، در مورد حدود احسان و بخشش می فرماید: «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما» (14) در این آیه نیز زیاده روی در احسان را روشی ناپسند بر شمرده است.
نه اسراف، نه خسّت
قرآن ،اسراف را نمی پذیرد و در نقطه مقابل آن سختگیری در مخارج زندگی را نیز قبیح و ناپسند می شمارد و اجازه نمی دهد که افراد حریص و مال اندوز و تنگ نظر، به بهانه پرهیز از اسراف در دامن خساست و سخت گیری در مصرف بیفتند. امام علی (ع) فرموده است: «هر که ثروتی دارد، مبادا آن را تباه کند؛ زیرا صرف کردن بی مورد آن ریخت و پاش و اسراف است. این کار او را در میان مردم کوته بین بلند آوازه می کند اما در نزد خدا بی مقدار است. (15) رسول خدا (ص) نیز فرموده است: «نشانه مسرف چهار چیز است: به کارهای باطل می نازد، آنچه را فراخور حالش نیست می خورد، در کارهای خیر بی رغبت است و هر کس را که به او سودی نرساند، قبول ندارد.»(16)
برخی به غلط گمان کرده اند که حرام کردن زینت ها و پرهیز از غذاها در روزهای پاک و حلال نشانه زهد و پارسایی و قرب به خداوند است. قرآن خطاب به آنان می فرماید؛ «قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق قل هی للذین امنوا فی الحیاه الدنیا خالصه یوم القیامه ؛(17) ]ای پیامبر![ بگو زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و روزهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده؟ بگو: این ]نعمت ها[ در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و
روز قیامت ]نیز[ خاص آنان می باشد.»
لزوم رعایت اعتدال در زندگی
در اسلام همان طور که تجمل گرایی افراطی که از آن به تجمل پرستی تعبیر شده، مردود است؛ محروم کردن خود از زیبایی های پاک و حلال مانند لباس زیبا و مناسب و زیبایی های طبیعت و; پسندیده نیست؛ زیرا انسان زیبایی پسند است. امام مجتبی(ع) هنگامی که به نماز برمی خاست، بهترین لباس خود را می پوشید. پرسیدند: چرا بهترین لباس خود را می پوشید؟ فرمودند: «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. از این رو من لباس زیبا را برای راز و نیاز با پروردگارم می پوشم، همو که دستور داده زینت خود را به هنگام بیرون رفتن به مساجد برگیرید.»(18 و 19)
زندگی اسرافگرانه علاوه بر اینکه روح عاطفی و انسانی را از بین می برد و انسان را از درد و سوز دیگران بی خبر می سازد، از نظر اقتصادی نیز به شخص مسرف و بلکه به اجتماع آسیب می رساند؛ چرا که سرمایه ها را پایان می بخشد و فرد و جامعه را به نابودی می کشاند. امام علی(ع) می فرماید: «هرکس اعتدال و میانه روی را خوب رعایت نکند، در اثر اسرافگری به نابودی کشیده می شود.»(20) بنابراین راه نجات و موفقیت در اعتدال است و این روش باعث ثبات و بلکه پیشرفت می شود. کسی که آن را ترک کند، بی ترید گرفتار آفت ها می شود و سرانجام به هلاکت معنوی از یک سو و تهی دستی از سوی دیگر دچار خواهد شد.
امام علی(ع) در این باره فرموده اند: «نادیده گرفتن برنامه اعتدال در زندگی باعث فقر و بدبختی می گردد.»(21) دوری از خداوند و هدایت او، جزء یاران شیطان قرار گرفتن و هلاکت دنیوی و اخروی از جمله کیفرهایی است که خداوند برای اسرافکاران درنظر گرفته است.(22)
قرآن میانه روی را الگوی مصرف و عامل پایداری خانواده و جامعه معرفی می کند. «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما»(23) «قوام» به معنای حد وسط و اعتدال است. اقتصاد اسلامی برای افراد و جوامع دو ارمغان مهم دارد: بشر را از بزرگترین رنج تاریخی او که مسئله معیشت و غصه تأمین مایحتاج زندگی است، نجات می دهد. همچنین جامعه و فرد را ا
ز عوارض شوم فقر که سوءاخلاق و فساد و فحشا و حتی کفر و بی دینی است، محفوظ نگه می دارد.
یکی از تدابیر مهم اسلام برای تأمین زندگی و جلوگیری از فقر ارائه الگوی صحیح است. امام صادق(ع) فرموده است: «ضمانت می کنم کسی که میانه روی کند، فقیر نشود.»(24) رعایت اعتدال در هزینه های زندگی به قدری مهم است که امام علی(ع) درک لذت ایمان واقعی را منوط به آن دانسته و فرموده اند: «انسانی که این سه خصلت را نداشته باشد، حقیقت ای
مان را نخواهد چشید: ژرف اندیشی در علم دین، شکیبایی در حوادث، اندازه گیری نی
کو در امر معیشت.»(25) امام کاظم(ع) نیز فرموده اند: «هیچ انسانی با میانه روی نیازمند نمی شود.»(26)
لزوم صرفه جویی و قناعت
صرفه جویی و قناعت در زندگی و هزینه های مختلف، مایه آرامش روحی و روانی است و کسی که آن را سرلوحه زندگی خود قرار می دهد، از فقر و بدبختی نجات می یابد و شرافت و عزت اجتماعی و رضایت و خشنودی الهی را به دست می آورد. اگر قرآن به مومنین صالح وعده خوشبختی وحیات طیبه داده است،(27) طبق فرمایش امام علی(ع) مراد از آن قناعت در زندگی است.
(28) رسول خدا(ص) بهترین فرد از امت اسلامی را کسی می داند که صرفه جویی پیشه کرده و به روزی حلال قانع باشد و بدترین فرد از امت اسلامی را کسی دانسته که حریص دنیا باشد.(29)
طبیعت انسان بر آمال و آرزوها سرشته شده است، اگر انسان بدون تربیت نفس پیش رود و دسترسی به مربی آگاه پیدا نکند، در چنین حالتی در آرزوهای مادی و شهوی باقی می ماند و هرگز به کمالات انسانی نمی رسد. اما اگر از تعالیم آسمانی بهره برده و بر نفس خود چیره شود و رسیدن به دنیا و اهل آن را هدف قرار ندهد، به سعادت دنیوی و اخروی خواهد رسید. راه عملی قناعت و اجتناب از اسراف، باور کردن حساب و بازدهی اعمال در روز رستاخیز و همسویی با نیکان و دوری از اهل دنیاست. امام باقر(ع) فرمودند: «با دوری از حرص و طمع به میدان قناعت وارد شو.» امام علی(ع) نیز فرموده اند: «هیچ گاه قناعت پیش نیاید جز آنکه حرص و طمع از میان برود.»(31)
الگوهای فکری وحرکتی نباید اهل دنیا باشند وگرنه انسان را به دنبال خود می کشانند که در آن صورت هر چه فرد تلاش کند، به جایی نمی رسد. فرهنگ صحیح مصرف را علاوه بر اینکه از آیاتی که در مورد اسراف و زیان های آن صحبت می کند، می توان به دست آورد، از مکت
ب اهل بیت(ع) نیز می توان دریافت. امام سجاد(ع) در این خصوص فرموده اند: پروردگارا! بر محمد و آلش درود فرست و پرده ای بین من و اسراف حایل کن و با درپیش گرفتن انفاق و میانه روی به زندگی من قوام بخش و راه های صحیح مصرف و اندازه گیری در معیشت را به من تعلیم فرما و به لطف خود مرا از ارتکاب تبذیر برکنار دار!»(32) با توجه به این فرمایش امام سجاد(ع) تمتع و انتفاع از مواهب الهی، قناعت و پرهیز از اسراف و تبذیر سه اصل اساسی است که اسلام به عنوان الگوی صحیح مصرف ارائه می دهد.
توجه به اعتدال و صرفه جویی در هزینه های زندگی مایه بقا و توانایی مالی در زندگی و حافظ مناعت و شخصیت انسانی آدمی است. درآمد زندگی همچون چشمه آبی است که در بستر رود به جریان می افتد که اگر مهار نشود، هر اندازه که متراکم و انبوه هم باشد، یا به هدر می رود یا به دریا می ریزد؛ اما اگر در جای مناسبی سد شود و با دقت و محاسبه مقدار ورودی آن معین و بر همین اساس راه های خروجی آن اندازه گیری شود، نه تنها از هدر رفتن آن جلوگیری می شود بلکه با برنامه ریزی صحیح می توان از آن در جهات مختلف به صورت بهینه استفاده کرد.
اندازه گیری در مخارج نسبت به درآمد براساس ضرورت ها و پس انداز مقداری از مازاد مصرف، بنیان خانواده را تا حد زیادی در مقابله با خطرات محافظت خواهد نمود. اسراف بر هم زننده تعادل و موازنه بین دخل و خرج و نیز نابودکننده توانایی مالی زندگی و ضایع سازی ثروت و امکانات حیات است و حال آنکه قناعت عامل عزت، بی نیازی، خودکفایی، آرامش روحی و رضایت ابدی است.» خوشا به حال کسی که به یاد رستاخیز بوده و با عمل نیک، خود را برای محاسبه آماده می سازد، و به آنچه خداوند روزی می دهد قناعت نموده، از خدا راضی می باشد.»(33) از همین روست که رسول خدا(ص) فرمودند: «بر شما باد به صرفه جویی زیرا آن گنجی است تمام نشدنی!»(34)
پیامدهاى اسراف در جامعه اسلامى
; کلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لایحب المسرفین; بخورید و بیاشامید، ولى اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.
در این آیه شریفه خداوند متعال از مردم خواسته است که به خاطر زیان هاى فراوان فردى و اجتماعى و آثار و عواقب شوم این گناه بزرگ، از اسراف دورى کنند.
اسراف عبارت است از بیهوده خرج کردن مال، در خورد و خوراک زیاده روى کردن، حیف و میل کردن مواد غذایى همچنین به معنى زیاده روى در گناهان نیز مى باشد.
در آیات قرآن کریم و سخن ائمه اطهار (ع) از پرخورى و اسراف به شدت نهى شده است. در قرآن کریم حدود 13 بار کلمه اسراف با الفاظ گوناگون به کار رفته است.
در آیه 137 سوره طه، خداوند متعال فرموده اند: وکذلک نجزى من اسرف ولم یومن بایات ربه و لعذاب الاخره اشد وابقى: و این چنین جزا مى دهیم به هر کس اسر
اف کند و به آیت هاى خداوند نگرود و براى او عذاب سخت و پاینده است.
یا در آیه 67 سوره فرقان درباره صفات عبادالرحمن فرموده اند: والذین اذا انفقوالم یسرفوا ولم یفترواوکان بین ذلک قواماً: آنان که در هنگام انفاق نه اسراف مى کنند و نه تنگ مى گیرند، بلکه بین این دو راه اعتدال را انتخاب مى کنند. در آیه 144 سوره انعام هم خداوند متعال فرموده اند: ان الله لایهدى القوم الظالمین به درستى که خداوند ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.
کلمات کلیدی :